حاج محمد حسین تاجیک قاسمی فرزند حسین قلی در سال ۱۲۶۴ هجری شمسی در روستای باغخواص چشم به جهان گشود . وی در خانواده ای کاملاً مذهبی و با ایمان تربیت یافت و سالهای زیادی را وقف خدمت به مردم باغخواص و روستاهای همجوار نمود. از کارهای شاخص ایشان میتوان به چندین مورد نام برد از جمله :
– موسس و بنیانگذار مسجد بقیه الله باغخواص
– تعمیر و بازسازی حمام عمومی ( خزینه ) و آب انبار قدیم باغخواص در طی سالهای متوالی
– ایجاد یک غسالخانه در باغخواص ( مکان بهزیستی فعلی ) که زمینش توسط سرلشکر خزاعی اهدا و توسط ایشان بنا شد .
– ساخت یک مسجد به همراه یک حمام عمومی ( خزینه ) در روستای عزیزآباد (از روستاهای همجوار باغخواص که درحال حاضر خالی از سکنه است)
ایشان در سال ۱۳۴۲ به دلیل علاقه خاصی که به ائمه اطهار داشتند , به قم مهاجرت نمودند و به مدت یک سال ونیم آنجا سکونت نمودند اما به درخواست اهالی روستابه باغخواص بازگشتند .
وی سال های زیادی را پذیرای عالم فاضل حجت الاسلام و المسلمین حاج سید رضا علمای قمی که وظیفه اقامت جماعت و سخنرانی در ایام محرم و صفر و نیز ماه مبارک رمضان را در روستاهای باغخواص و همجوار دارا بودند به عهده داشتند .
حاج محمد حسین تاجیک قاسمی دوبار به مکه عزیمت نمودند , در سفر دوم وی به مکه در سال ۱۳۳۳ به همراهی مرحوم حاج عباسعلی حبیبی و مرحوم حاج حسن ستاری ملقب به حاج حسن درویش ( پدر شهید ستاری فرمانده پیشین نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ) سفرنامه ای بنام ” ماتمکده عشاق ” بجا مانده که حاوی رنج نامه ها و خاطرات خوش دوران سفر میباشد که در قالب شعر به مضمون درآمده است . فایل پیوست
سفری ۳ ماهه که از جده آغازو پس از گذر از شهرهای مکه , مدینه , شام در سوریه , بیت المقدس , کربلا و نجف اشرف به منزل خویش بازمیگردند . در بخشهایی از این سفرنامه اشعار دل انگیزی دیده میشود که خواندنش خالی از لطف نیست :
هر که را در سر بود عشق سفر کی کند اندیشه از خوف و خطر
کرد عشق کعبه حالم را پریش زین سبب دیگر نبودم فکر خویش
نیک و بد در سفر گردد عیان نیست هرگز بهتر از این امتحان
درسفر دانی که اهل درد کیست مرد را دانی تو با نامرد کیست
همچنین در پایان سفر هنگام خداحافظی
تا که شهرستان تهران شد عیان شد سوی شمس العماره جاودان
یافت پایان انتهای این سفر تا ورامین باز ما را شد مقر
ما سه تن در یک روح بودیم ای پسر گرچه ما را در سه پیکر شد مقر
ای حبیبی ای حبیب جان من ای رفیق خرم و خندان من
قاسمی ای در وفاداری تو تاق بهر دیدارت مرا شد اشتیاق
تا با رفقای خویش دمساز شدم الحق که ز طبعشان سرافراز شدم
از ملک سمیرم چو نمودم پرواز این بود که رفته رفته شهباز شدم
سرانجام ایشان در ۲۴ اسفند ماه سال ۱۳۵۲ هجری شمسی مصادف با ۲۰ صفر سال ۱۳۹۴ هجری قمری در شب اربعین سالار شهیدان, پس از تحمل درد ها و رنج های فراوان بر اثر بیماری سرطان دعوت حق را لبیک گفت . طبق وصیت ایشان پیکر وی پس از تشییع در جوار مزار شهیدان امامزاده علی بن جعفر قم آرام گرفت که بعدها در آن مکان مسجدی بنا و محل دفن ایشان تبدیل به محراب مسجد گردید.
دیدگاهتان را بنویسید